پنهانکاری مرد میانسال از همسرش به قتل او منجر شد ؛ ماجرای باغ شراکتی ۲ مرد | باور کنید اگر نمیکشتمش حالا خودم مرده بودم
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۲۹۷۸۰
به گزارش همشهری آنلاین، اواخر خرداد سال ۹۶ زن میانسالی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهر ۵۵ سالهاش خبر داد. با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد و ۲ روز بعد مأموران پلیس خودروی مرد گمشده را مقابل یکی از بیمارستانهای تهران یافتند که آثار خون روی صندلی عقب آن به چشم میخورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته محل نتوانستند ردی از فردی که خودرو را مقابل بیمارستان رها کرده، پیدا کنند. در ادامه مشخص شد آخرین بار تلفن همراه مرد گمشده در محدوده باغی اطراف تهران آنتندهی داشته است.
قتل هولناک شوهر با همدستی برادرها | اعلام مفقودی مرد جوان توسط خانواده ؛ اعتراف به قتل پس از ۸ ماه!در حالی که تحقیقات برای یافتن ردی از مرد میانسال ادامه داشت، کارآگاهان دریافتند از کارت بانکی وی مبالغی پول در حال برداشت است. بنابراین بلافاصله به محلهایی که از کارتها برداشت شده بود، رفتند. نخستین مورد یک پمپ بنزین بود که مأموران با نشان دادن عکس مرد گمشده به متصدی پمپ بنزین و همچنین فروشگاههایی که از آنجا خرید شده بود، دریافتند فردی که از کارتها استفاده کرده مرد گمشده نبوده است. بنابراین در بازبینی دوربینهای محل، تصاویر مرد جوانی به دست آمد که با نشان دادن این تصاویر به خانواده وی بلافاصله او را شناختند.
همسر مرد میانسال گفت: این مرد را میشناسم او از بستگان نزدیک همسرم است. به این ترتیب کارآگاهان به سراغ مرد جوان به نام سیروس رفتند و او را بازداشت کردند. وی که خود را با مدارک مستند رو به رو دید لب به اعتراف گشود و راز جنایت هولناک را فاش کرد.
اعتراف به قتل دایی همسرسیروس در تشریح جزئیات ماجرا گفت: محمود دایی همسرم بود و ما علاوه بر نسبت فامیلی رفیق هم بودیم. من و محمود مدتی قبل شراکتی یک باغ در اطراف تهران خریدیم اما محمود گفته بود این موضوع باید فقط بین خودمان باشد و همسرانمان با خبر نشوند. اما من چون هیچ موردی را از همسرم پنهان نمیکردم قضیه خرید باغ را به او گفتم. همسرم هم گفت باید زن داییام را در جریان قرار دهم. وقتی من این موضوع را به محمود گفتم، او خیلی عصبانی شد و به یکباره شروع به ناسزاگویی کرد و به من گفت تو حق نداشتی ماجرای خریدن باغ را برای همسرت بگویی چون حالا زندگی من به هم میریزد.
وی ادامه داد: بعد هم داخل همان باغ با هم دعوایمان شد و او گلویم را گرفت تا خفهام کند. باور کنید طوری گلویم را فشار میداد که نفسم بند آمده بود. در همان حالتی که روی زمین افتاده بودم برای نجات جانم سنگی از روی زمین پیدا کردم و با آن چند ضربه به سرش زدم که بعداً متوجه شدم به گیجگاهش خورده بود.
متهم توضیح داد: وقتی از سرش خون جاری شد، ترسیدم و او را داخل ماشین خودش انداختم و در بیابانهای حاشیه تهران رها کردم. از آنجایی که کیف پولم را نیاورده بودم و ماشین هم بنزین نداشت، مجبور شدم با کارت بانکی محمود بنزین بزنم و از مغازه هم خرید کردم. بعد هم ماشین را جلوی یک بیمارستان رها کردم و به خانه برگشتم.
با اعترافات این مرد، مأموران به نشانیای که وی از محل رها کردن جسد داده بود رفتند و فقط بخشهایی از استخوانهای مقتول را کشف کردند. شواهد نشان میداد جسد از سوی حیوانات وحشی خورده شده است.
سیروس به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در دادگاهدر ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس سیروس در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: باور کنید قصد نداشتم او را بکشم اگر با سنگ به سرش نمیزدم حالا خودم مرده بودم. اما خیلی شرمنده خانوادهاش هستم. من از خانواده او تقاضا دارم به خاطر فرزندانم مرا ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و سیروس را به قصاص و ۲ سال زندان به خاطر سرقت از کارت عابربانک مقتول محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد.
رهایی از قصاصدر حالی که مرد جوان در یک قدمی چوبه دار قرار داشت با وساطت اطرافیان و برگزاری جلسات صلح و سازش وی توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و از مجازات مرگ رهایی یافته و به زندگی برگردد. به این ترتیب وی این بار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه بار دیگر متهم از کرده خود ابراز پشیمانی کرد و گفت: من شش سال از زندگیام را در زندان گذراندم. من ۳ فرزند دارم که یکی از آنها به بیماری صعبالعلاجی مبتلاست. در این مدت فقط غصه خوردم و توبه کردم، من واقعاً پشیمان هستم. حالا هم تسلیم رأی دادگاه هستم و از قضات تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا پیش خانوادهام برگردم. من و خانوادهام با سختی زیاد توانستیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و بر اساس مدرکهای موجود در پرونده و اظهارات متهم، وی را از جنبه عمومی جرم به ۸ سال حبس با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند.
کد خبر 782772 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران مرد میانسال مرد گمشده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۲۹۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل مادر با ضربههای هولناک دمبل توسط پسر
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: چندی قبل مأموران کلانتری ۱۰۲ پاسداران از طریق تماس تلفنی با اداره دهم پلیس آگاهی از قتل زن میانسالی در خانهاش خبر دادند.
وی با بیان اینکه با گزارش این خبر تحقیقات آغاز و کارآگاهان راهی محل شدند، افزود: تیم جنایی با ورود به خانه موردنظر با جسد زن میانسال در حالی که با ضربات جسم سخت به قتل رسیده بود مواجه شدند.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: همسایهها که متوجه صدای درگیری در خانه زن میانسال شده بودند به کارآگاهان گفتند این مادر و پسر با هم زندگی میکردند وقتی صدای درگیری شنیدیم به اینجا آمدیم اما با جسد زن میانسال رو بهرو شدیم.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: با توجه به سالم بودن در ورودی و صدای مشاجره پسر جوان با مادرش قبل از جنایت، احتمال دست داشتن او در قتل مطرح شد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: کارآگاهان خیلی زود پسر جوان را در یکی از خیابانهای شرق تهران شناسایی و وی را در یک عملیات دستگیر کردند.
وی گفت: متهم که حالت روحی و روانی مناسبی نداشت مدعی شد، روز حادثه مادرم اعتراض کرد که چرا خانه را بهم ریختی و سر این موضوع باهم دعوایمان شد؛ عصبانی شدم و با وزنه بدنسازی او را زدم که ناگهان متوجه شدم نفس نمیکشد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهم برای سیر مراحل قانونی به زندان اعزام شد.
کد خبر 6089751